قــــــــــلــــب خاطـــرات*
تو بزرگترین اشتباه زندگیم بودی که دیگه نمیخوام تکرارت کنم

حس میکنم حسی بهت ندارم

منو ببخش میخوام تنهات بزارم

چند وقته که دلم یه جای دیگس

حتی نگات دیگه واسم غریبس

دیگه واسم غریبس.....

به نبودنت  عادت کردم به نبودنم عادت کن

ببین حسو تو دستای سردم خودتو منو راحت کن

اینه آخر قصه ی تلخ دو تا عاشق خیالی

نمیخوام دیگه روزای نحسو تو به یاد من بیاری

بعضی وقتا میگم نمیشه بدون تو زندگی کرد

بعضی وقتا میگم که کاشکی میشد دلامونو یکی کرد

خدا بهتر میدونه شاید قسمت بوده اینجوری شه

با تو بودن دیگه محاله حتی منم بخوام نمیشه.....

نمیشه........

به نبودنت  عادت کردم به نبودنم عادت کن

ببین حسو تو دستای سردم خودتو منو راحت کن

اینه آخر قصه ی تلخ دو تا عاشق خیالی

نمیخوام دیگه روزای نحسو تو به یاد من بیاری



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 20:3
Morteza.k

نمی بخشمت عوضی...

 

بخاطر تمام خنده هایی كه از صورتم گرفتی....بخاطر تمام غمهایی كه بر صورتم نشاندی .....

نمی بخشمت عوضی...

بخاطر دلی كه برایم شكستی .....بخاطر احساسی كه برایم پرپر كردی.....

 

نمی بخشمت .....بخاطر زخمی كه بر وجودم نشاندی.....بخاطر نمكی كه بر زخمم گذاردی....

و می بخشمت لعنتی...

به خاطر عشقی که بر قلبم حک کردی

 

 

 

تولد هر کودک،نشان آن است که

خدا هنوز از انسان ناامید نشده است



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:33
Morteza.k

اگر روزی مُردم ، تابوتم را سیاه کنید تا همه بدانند سیاه بخت بودم بر روی سینه ام تکه یخی بگذارید تا به جای معشوقم برایم گریه کند ... چشمانم را باز بگذارید تا همه بدانند چشم انتظار معشوقم بودم ... و آخر اینکه دستانم را ببندید تا همه بدانند خواستم ولی نتوانستم



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:31
Morteza.k

پرسید:

 

 به خاطر کی زنده هستی؟ با اینکه دلم می خواست با تمام وجودم داد بزنم

 

"بخاطر تو" بهش گفتم به خاطر هیچ کس. پرسید پس به خاطر چه زنده

 

 هستی؟ با اینکه دلم فریاد میزد "به خاطر تو" با یک بغض غمگین گفتم به

 

خاطر هیچ چیز. ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی؟ در حالیکه اشک

 

 تو چشمانش جمع شده بود گفت به خاطر کسی که به خاطر هیچ زنده

 است



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:30
Morteza.k

نداشتن تو یعنی اینکه دیگری تو را دارد.

 

نمیدانم نداشتنت سخت تر است،

 

یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد؟



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:29
Morteza.k

u9syza1m90d05p75ylx6.jpg

کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه “حالت چطوره؟”

و تو جواب میدی “خوبم!”

کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه: “میدونم خوب نیستی…”



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:28
Morteza.k

مانند تکه ای چوب در هنگام غرق شدن در وسط اعماق دریا یافتی و وقتی به خشکی رسیدی مرا دوباره در درون دریا پرت کردی.

 

شرافت مرد هم چون بکارت یک دختر است اگر یکبار لکه دار شد دیگر جبران پذیر نیست.

 

در همین حوالی کسانی هستند که تا دیروز میگفتند بدون تو حتی نفس هم نمیتوانم بکشم و امروز در آغوش دیگری نفس نفس میزنند



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:26
Morteza.k

کاش توی زندگی هم مثل فوتبال ، وقتی زمین میخوری یا از درد به خودت می پیچی ، داور می اومد و از آدم می پرسید: " میتونی ادامه بدی ... ؟ "



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:26
Morteza.k

به سلامتی جای ریمل روی شونه ...نه جای رژلب روی یقه...که تفاوتش زمین تا آسمونه



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:25
Morteza.k

مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ ساله‌اش در قطار نشسته بود. در حالی که  مسافران در صندلی‌های خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد.
به محض شروع حرکت قطار پسر ٢
۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و  هیجان شد.  دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با  لذت لمس می‌کرد فریاد زد: پدرنگاه کن درخت‌ها حرکت می‌کنن. مرد مسن با  لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرف‌های پدر و پسر را می‌شنیدند  و از پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار می‌کرد، متعجب شده بودند. ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می‌کنند. زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می‌کردند.

 

باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشم‌هایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن باران می‌بارد،‌ آب  روی من چکید. زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: ‌چرا شما برای مداوای  پسرتان پزشک مراجعه  نمی‌کنید؟

مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر می‌گردیم.  امروز پسر من برای اولین بار در زندگی می‌تواند ببیند !!!



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:24
Morteza.k

تمام دروغهایی که بافته بودی!
کنار هم گذاشتم
رج به رج
شال گردنی شد و
به گردن روزگار انداختم
حالا تمام لحظه هایم را گرم خواهد کرد



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:23
Morteza.k

لعنت به همه ی قانون های دنیا

که در آن شکستن دل پیگرد قانونی ندارد



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:21
Morteza.k

zsxqo779q3p3i5gegbt.jpg

آیا می دانی بدست آوردنت

تنها “استثناء” در

خواستن ، توانستن است . . . ؟

 

 

خسته شدم از بس به آدمایی که میخوان جای تو رو توی قلبم بگیرن گفتم :

ببخشید اینجا جای دوستمه ، الان برمیگرده !

 

 

تحمل تنهایی بهتر از گدایی محبت هست

 

 

تو نبودی دل به دل راهی نداشت / از خیال عشق آگاهی نداشت

تو نباشی تا قیامت بی کسم / در تمام زندگی دلواپسم . . .

 



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:20
Morteza.k

یادته یه روزی بهم گفتی:هر وقت خواستی گریه کنی برو زیرِ بارون که نکنه نامردی اشک هاتو ببینه و بهت بخنده.

 

 

 گفتم: اگه بارون نیومد چی؟؟؟

 

 

 

 گفتی: اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره

 

 

 

گفتم: یه خواهش دارم ؛ وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار

 

 

 

گفتی: باشه. . .

 

حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی. . .



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:19
Morteza.k

عکس های عاشقانه Www.Pix98.CoM

میگن "درد" رو از هرطرف بخونی میشه "درد" ولی "درمان" رو از اخر بخونی میشه "نامرد"
مواظب باش واسه دردت به هر درمانی تن ندهی..

 

 

کسی که یک بار رفته , اگر هم برگرده , یادت باشه , دیگه راه رفتن رو یاد گرفته...!



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:17
Morteza.k

اینم تقدیم به هر چی پسره با معرفته

دختره از پسره پرسید:من خوشگلم؟                پسر گفت:نه 

دختره پرسید:دوستم داری ؟                           پسره گفت:نه 

دختره گفت : اگه بمیرم برام گریه میکنی؟            پسره گفت : نوچ

دختره چشاش پر از اشک شد پسره بغلش کرد و گفت: تو خوشگل نیستی زیباترینی دوستت ندارم چون عاشقتم اگه بمیری برات گریه نمیکنم چون منم میمیرم



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:15
Morteza.k

 کهنه فروش تو کوچه مون داد میزد :
کهنه میخریم ، وسایل شکسته و درب و داغون میخریم . . .
بی اختیار فریاد زدم : قلب شکسته ای که روزگاری قیمت داشت هم میخری ؟
گفت : اگر برایت ارزش داشت ، به دست نا اهل و بی لیاقت نمی دادی تا آنرا بشکند . . .

راست میگفت . . .

 

باز هم صدای شكستن آمد شیشه نبود صدای شكستن دل عاشقی بود كه در تنهایی غرورش هم شكسته



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:14
Morteza.k

نخ داخل شمع از شمع پرسید:چرا وقتی من میسوزم تو هم آب میشی؟شمع گفت مگه میشه کسی که تو قلبمه بسوزه و من اشک نریزم؟



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:13
Morteza.k

امروز بهترین ساعتم رو شکستم ... چون لحظه های بی تو بودن را به رُخم می کشید. من از ساعت متنفرم، که جای خالی تو را به رخ دلتنگی هایم می کشد!



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:12
Morteza.k

گاهی دلت میخواد همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن... میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری... اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری یا جمله ای مثل: چیزی شده؟؟!!! اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی و با لبخندی سرد میگی: نه،هیچی



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:12
Morteza.k

اگه کسی تو چشات نگاه کرد و قلبت لرزید عجله نکن، چون ممکنه یه روز کاری با قلبت بکنه که چشات بلرزن!!!

 

می دانی مترسک به کلاغ چه گفت؟ هر چقدر که می خواهی به من نوک بزن ولی تنهایم نزار.



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:9
Morteza.k

همسرم با صدای بلندی کفت : تا کی میخوای سرتو توی اون روزنامه فروکنی؟ میشه بیای و به دختر جونت بگی غذاشو بخوره؟
روزنامه را به کناری انداختم و بسوی آنها رفتم.
تنها دخترم آوا بنظر وحشت زده می آمد. اشک در چشمهایش پر شده بود.ظرفی پر از شیر برنج در مقابلش قرار داشت.
آوا دختری زیبا و برای سن خود بسیار باهوش بود. گلویم رو صاف کردم و ظرف را برداشتم و گفتم، چرا چند تا قاشق گنده نمی خوری؟
فقط بخاطر بابا عزیزم. آوا کمی نرمش نشان داد و با پشت دست اشکهایش را پاک کرد و گفت:باشه بابا، می خورم، نه فقط چند قاشق، همه شو می خوردم. ولی شما باید…. آوا مکث کرد.
بابا، اگر من تمام این شیر برنج رو بخورم، هرچی خواستم بهم میدی؟
دست کوچک دخترم رو که بطرف من دراز شده بود گرفتم و گفتم، قول میدم. بعد باهاش دست دادم و تعهد کردم....
ادامه داستان در ادامه مطالب



ادامه مطلب ...


           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:6
Morteza.k

وقتی همه رو شبیه اون میبینی یعنی
"
عـــاشقـــــــــــی"...
وقتی اونو شبیه همه میبینی یعنی
"تنهــــایـــــــــی"...



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:5
Morteza.k

 

انتظار                                          انتظار

 

 

 

 ……..           انتظار                  یه عاشق           انتظار               ..........

 

                    انتظار                                         انتظار  

 

 

 

 

 

 

نمی دونم شما هم طعم این کلمه رو

 

 

 

چشیدید یا نه                                                               

 

 

 

  من که بهش عادت کردم!!!!!                                                      

 

 

 

   نمی دونم انتهای ان کجاست

 

 

 

تا کی می خواد ما رو بازی بده

 

اصلا برنده این بازی کی می شه

عشق من همیشه منتطرت هستم.....



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:4
Morteza.k

نابینا به ماه گفت : دوستت دارم . ــ ماه گفت : چه طوری ؟ تو که نمی بینی . ــ نابینا گفت : چون نمی بینمت دوستت دارم . ــ ماه گفت : چرا ؟ ــ نابینا گفت : اگر می دیدمت عاشق زیباییت می شدم ولی حالا که نمی بینمت عاشق خودت هستم



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:3
Morteza.k

وقتی کسی برای نداشته هایت بهانه میگیرد ، بهتر است او را هم نداشته باشی تا به نداشته هایت اضافه شود...!!!



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:2
Morteza.k

سخت ترین دیدار.... دیدار اونی که به جای همه عشقی که بهش دادی یه قلب زخمی برات یادگاری بذاره و تو نگاهش کنی و باز مثل روزه اول دلت بلرزه و حس کنی هنوزم دوستش داری .......بخوای همه تنهایی رو که به امید برگشت دوبارش تحمل کردی تو گوشش فریاد کنی اما حتی نتونی ........ به چشماش نگاه کنی که بفهمه با همه بدیهاش هنوزم با همه قلبت دوستش داری اما ببینی چشماش داد می زنه که دلش ماله یکی دیگس .... تمام روزهایی که تنها بودی



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:2
Morteza.k

پرسیدند : دوستش داری؟؟
گفتم : دنیای من است
گفتند : دوستت دارد؟؟
گفتم : تنها سوال من است!!!



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 12:1
Morteza.k

گفتم : میری؟
گفت : آره !
گفتم : منم بیام ؟
گفت : جایی که من میرم جای دو نفره نه سه نفر !
گفتم : برمی گردی ؟
فقط خندید.

اشک توی چشمام حلقه زد سرمو پایین انداختم.

دستشو زیره چونم گذاشتو سرمو بالا آورد.

گفت: میری گفتم آره!

گفتم : آره
گفت : منم بیام؟
گفتم : جایی که میرم جایه یه نفره نه دو نفر !!
گفت : برمیگردی؟
گفتم : جایی که میرم راه برگشت نداره !!
من رفتم اونم رفت ولی اون مدتهاست که برگشته و با اشک چشاش
خاک مزارمو شست وشو میده ... !!!!



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 11:59
Morteza.k

بی کسی، تصاویر عاشقانه غمگین، تنهایی، عشقولانه، عکس
عاشقانه، عکس های عاشقانه تنهایی، غم انگیز از لحظه های تنهایی، لحظات
تنهایی، والپیپر از


از یک عاشق شکست خورده پرسیدم :

 

بزرگ ترین اشتباه ؟!

گفت : عاشق شدن .

گفتم : بزرگ ترین شکست ؟!

گفت : شکست عشق .

گفتم : بزرگترین درد ؟!

گفت : از چشم معشوق افتادن .

گفتم : بزرگترین غصه ؟!

گفت : یک روز چشم های معشوق رو ندیدن .

گفتم : بزرگترین ماتم ؟!

گفت : در عزای معشوق نشستن .

گفتم : قشنگ ترین عشق ؟!

گفت : شیرین و فرهاد .

گفتم : زیبا ترین لحظه ؟!

گفت : در کنار معشوق بودن .

گفتم : بزرگترین رویا ؟!

گفت : به معشوق رسیدن .

پرسیدم : بزرگترین آرزوت ؟!

اشک تو چشماش حلقه زد و با نگاهی سرد گفت : مرگ !



           
سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 11:58
Morteza.k
درباره وبلاگ


سلام ،به وبلاگ من خوش اومدی من مرتضام 20 سالمه ، تحصیلاتم دیپلم کامپیوتره و اگه خدا بخواد سال آینده وارد دانشگاه میشم،عاشق خدا و اهل بیت و مخصوصا آقا ابوالفضلم ،گیتاریست هستم و عشقِ آهنگسازی و خوانندگی..فقط سبک پاپ گوش میدمو کار میکنم که بین کارهای پاپ عاشقِ کارهای محسن یگانه هستم و..... امیدوارم لحظه های خوبی رو اینجا بگذرونی، اگه خوشت اومد بازم بیا بعضی از مطالبی که مینویسم، منظورم به بعضی از پسرا و دختراس نـــه منظورم با همه ی دختراس ، نــــه منظورم با همه ی پسراس و نـــه منظورم فقط با دختراس و نـــه فقط با پسراس اوکی؟؟؟ اینو چند دفعه هم گفتم ، ولی متاسفانه به دلیل گیراییِ پایینِ بعضیا بازم گفتم، من نــــه با کسی دشمنی دارم نـــه چیزِ دیگه ای کسایی هم که با مطالب و پست هام مشکل دارن بدونن: کسی مجبورتون نکرده از وبلاگم بازدید کنید خوشتون نمیاد بفرمایید...دکمه ی Close رو بالایِ صفحت بزن پس دیگه خواهشا رو اعصابِ من نرید و شعارِ من خوبم من ماهم واسه من ندید در ضمن از قدیم گفتن: کسی که به خودش شک نداره اصلا لازم نیست نگران باشه امیدوارم حرفام برای همه جا افتاده باشه راستی: اینکه من طرفدارِ پرپا قرصِ محسن یگانه هستم به خودم مربوطه اوکی؟؟ فضولاش برن جای دیگه اظهار نظر کنن و اینکه فقط وبلاگایی که مثل خرابه ی خودم هستن رو لینک میکنم و.... هیچی دیگه همین.... والسلام
آخرین مطالب
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 31
بازدید ماه : 1434
بازدید کل : 36038
تعداد مطالب : 604
تعداد نظرات : 335
تعداد آنلاین : 1

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی دریافت کد خداحافظی

تماس با ما

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

سایت خدماتی کد کده تربچه




دریافت کد جملات شریعتی