قــــــــــلــــب خاطـــرات*
تو بزرگترین اشتباه زندگیم بودی که دیگه نمیخوام تکرارت کنم

چوپان قصه ما دروغگو نبود...

او تنها بود...

واز فرط تنهايي فرياد گرگ سر ميداد...

افسوس كه كسي تنهائيش رادرك نكرد...

وهمه در پي گرگ بودند...

در اين ميان فقط گرگ بود كه فهميد چوپان

 تنهاست

http://yase62.persiangig.com/image/happy/yase%20mehr.jpg



           
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 16:11
Morteza.k

وقتي رفت به روش نياورد اشك من داره مياد

بست چشاشو گفت به من گريه نكن خيلي زياد


وقتي رفت هر دومونو گذاشت توي ناباوري

من بهش گفتم حالا اينبار نمي شه كه نري ؟


وقتي رفت دو تا ستاره افتادن روي زمين


من ازش پرسيدم آخرش چيه اون گفت همين


وقتي رفت اشكامو ريختم تا پشيمونش كنم


اما اون گفت نبايد اينجوري حيرونش كنم


آخرين لحظه گذاشتم سرمو رو شونه هاش


تا شايد يادش بره دليلا و بهونه هاش


وقتي رفت یه قطره اشك از شهر چشماش جاري بود

  
همونو ازش گرفتم آخه يادگاري بود

وقتي رفت هيچي ديگه رفته و من بي خبرم


نامشو نوشتم اما كجا بايد ببرم.

http://p.horm.org/images/000518_oidff_9.jpg



           
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 16:10
Morteza.k

 دوباره دلم برایت تنگ شده است ، دوباره دلم هوای تو را کرده است.
دلم میخواهد همیشه در کنارم باشی و من نیز برایت از عشق بگویم.
بگویم که خیلی برایم عزیزی ، برایم بهترینی.
دلم تنگ است و تو نیستی ، باید با این دلتنگی بسازم و بسوزم.
دلم تنگ است برای راه رفتن در کنارت ، دست گذاشتن در دستانت ، نگاه به آن چشمهای زیبایت.
فاصله بین من و تو غوغا می کند و این قلب را دلتنگتر می کند.
کاش در کنارم بودی ، خیلی دلم گرفته است.
وقتی دلم تنگ می شود در گوشه ای مینشینم و به یاد آن لحظه که در کنارمی اشک میریزم.
کاش همیشه در کنارم بودی و حتی یک لحظه نیز از من دور نمیشدی.
این دل بدجور بهانه تو را میگیرد ، نمی دانم چگونه با این دل بهانه گیرم بسازم!
دلم هوایت را کرده است ، تک تک ثانیه ها را میشمارد تا لحظه دیدار فرا رسد.
لحظه ای که همیشه برایم زیباترین لحظه زندگی ام بوده است.
چه زیباست وقتی در کنارمی و چه رویاییست وقتی که در کنارت نشسته ام و با تو راز این قلب عاشقم را می گویم.
چه زیباست وقتی نگاه به آن چشمان پر مهرت میکنم و قطره های اشک  آن زمان که از من دور بودی را از روی گونه های مهربانت پاک میکنم ، دستانت را میگیرم و تو را نوازش میکنم ، تو نیز این قلب بهانه گیر را سرزنش میکنی.کاش همه لحظه های زندگی ام با بودنت اینچنین رویایی بود.
باید بسوزیم ، بسازیم ، تا بهم برسیم! می ترسم از سرنوشت و میترسم از این راه دور.
دلم برایت تنگ است ای عزیز راه دورم.هر چه دارم از تو دارم ، هر چه میگویم از تو میگویم.
گهگاهی که حرفهای عاشقانه مینویسم ، برای تو مینویسم.می نویسم از دلتنگی هایم ، از این فاصله.
با همه سختی هایش با این دوری می سازم ، عزیزم تو نیز آرام باش ، به آن لحظه بیندیش که به هم میرسیم و همدیگر را در کنار هم میبینم ، بیندیش به آن لحظه که همین دوری خیلی زیباست.
این دلتنگی ها شیرین است زیرا روزی به پایان می رسد و ما برای همیشه در کنار هم خواهیم بود. دلم تنگ است برایت عزیزم .

ولی حیف که اینها خیالاتی بیش نیست.

چون همیشه خیلی زود دیر می شود وحال نیز دیر شده است.

دیر..........

http://fc01.deviantart.net/fs12/i/2006/304/b/5/Please_come_back_____by_Flotograf.jpg



           
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 16:6
Morteza.k

گناه من عاشق شدن بود ، اشتباه من با تو ماندن بود .
 آغازی شیرین، اما قصه ای تلخ از عشق من و تو.
کاش قصه عشقمان همچو آغازش شیرین بود، همان قصه ای که تو مجنون  بودی  و من لیلی تو.
گناه خویش را میپذیرم اما افسوس که دیگر راهی برای بازگشت ندارم و تمام پلهایی که با شوق و شور از آنها عبور میکردم شکسته شده اند.
 اما با خود عهد بسته ام حالا که گناه کردم دیگر اشتباه نکنم.
تنها من مانده ام و یک بی وفاو یک عالمه اشک در چشمانم.
آرزو دارم تنها یک راه برای بازگشت داشته باشم تا بتوانم همان زن تنهای قصه ها باشم.
 همان زنی که نه غمی در دل داشت و نه حتی لحظه ای دلتنگ کسی میشد.
همان زنی که برای خودش در رویاهایش آرزوهای شیرینی در سر داشت.
اگر میدانستم پایان قصه عشق اینگونه است  اگر میدانستم در عشق بی وفایی ، و خیانت است
 هیچگاه این قصه تلخ را آغاز نمیکردم.پایان قصه من و تو تلخ ترین پایانی است که هیچگاه حتی در خواب نیز آن را تصور نمیکردم.
از همان لحظه ای که عاشقت شدم و آن لحظات شیرینی که با تو سپری کردم پیدا بود که عشق من و تو هیچگاه پایانی نخواهد داشت،اما اینک پی برده ام که هیچ عشقی در این زمانه وجود ندارد.
اگر میدانستم پاسخ عشق به محبت هایم، اشکهایم، دلتنگی هایم ،شکنجه هایم ، سختی هایم،
 اینهمه بی وفایی و بی محبتی و بی خیالی است هیچگاه عاشق نمیشدم.
آری گناه من عاشق شدن بود و اشتباه من با تو ماندن،
گناه خویش را میپذیرم و با خود عهد بسته ام که دیگر اشتباه نکنم!



           
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 16:3
Morteza.k

به تو دل بستنم اشتباه بود ، سهم من از امروز ، تاوان اشتباهات دیروز بود.
اشتباه من از آغاز جمله گویا بود ، بارها توبه کردم ، اینبار  عاشق شدنم گناه بود.
این قلب من بود که بی گناه بود ، تو مرا فریب دادی ، دل تو بی وفا بود.
بی وفا بود که قلبم را شکست ، شیشه ی عشق مرا با نا مهربانی شکست.
نه یک بار ، نه دو بار ، بارها شکست ، و  مدتها ویرانه ای بود از جنس تنهایی ها.
فریب تو خوردن از سادگی من بود ، میپذیرم که عشقت یک بازی بود.
در همین مدت نیز تو دلسوز من بودی ،حرفهای عاشقانه ات تنها ، دلداری بود .
قلبم میگوید ساده نبودم ، عاشق بودم ، احساسم میگوید ساده بودی ، بیچاره بودی سرنوشت  میگوید نه ساده بودم و نه بیچاره بودم ، اسیر یک عشق دروغین بودم.
در آغوش تو خوابیدنم اشتباه بود ، حس کردم که مال منی ، بوسیدن لبهایت حرام بود!در این بازی ، من بازیچه بودم ، تو بازیگری بود که حتی به بازیچه ها نیز هیچ احساس پاکی نداشت .
 تو آتشی بودی که تنها لحظه ای که در آغوش من بودی شعله ور میشدی ، من شمعی بودم که با گرمای سوختنم در هوای سرد قلب تو زنده مانده بودم
دلبستن به تو اشتباه بود ، سهم من از دیروز ، تنهایی امروز بود.

 



           
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 15:56
Morteza.k

رفتی؟ با خاطراتت؟ با محبتهای دلت؟ با چشمان خیس؟
رفتی اما خیلی زود رفتی. بدون خداحافظی، بدون یک کلام حرف ناگفته.
می دانستم می روی اما نه به این زودی.
خاطراتت تا ابد در قلبم نگه خواهم داشت مطمئن باش.
خاطره هایی که با هم بودیم مثل لیلی و مجنون.
خاطره هایی که با هم درد و دل می کردیم مثل عاشق و معشوق.
تمام خاطرات با هم بودنمان در قلبت از یاد بردی؟
افسوس که گذشت…هرچه خاطره خوب بود گذشت.
تنها خاطره های تلخ از با هم بودنمان برجا مانده است.
با رفتنت همه چیز سوخت…خاطره، محبت، عشق. دیگر امیدی به زندگی نیست. آروزهایم همه تبدیل به رویا  و یک خواب بیدارنشدنی شدند.
 رفتی بدون یادگاری. بدون خداحافظی. بدون یک کلام حرف عاشقی.
مثل یک پرستو رفتی، پرستویی که یک لحظه سفر میکند، سفر به شهر خوشبختی میکند. می دانم خوشبختی و رنگش را در لحظه هایی که با هم بودیم ندیدی! حالا سفر کن به همان شهر خوشبختی ها .
من هم در همین شهر غریب  و بی محبت خواهم ماند.
خوشبختی را در چهره ات می بینم. اما چهره من دیگر رنگ خوشبختی را نخواهد دید و  قلب من به غصه و درد عادت خواهد کرد.



           
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 15:48
Morteza.k

دلمان خوش است که مي نويسيم و ديگران مي خوانند و عده اي مي گويند : آه چه زيبا 
و بعضي اشک مي ريزند و بعضي مي خندند
دلمان خوش است به اينکه  کسي عاشقمان شود ،
به اينکه کسي برايمان دل بسوزاند.
با شاخه گلي دل مي بنديم و با جمله اي دل مي کنيم.
دلمان خوش است به شب هاي دو نفري و نفس هاي نزديک.
دلمان خوش مي شود به برآوردن خواهشي و چشيدن لذتي و
وقتي چيزي مطابق ميل ما نباشد چقدر راحت لگد مي زنيم و
چه ساده ميشکنيم همه چيز را حتي غروررا.........



           
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 15:44
Morteza.k

هه....وااااااااااااااااااااااقعا جالبه....!!!!

خيلي جالبه :از سوسک مي ترسيم................از له کردن شخصيت ديگران مثل

سوسک نميترسيم از عنکبوت ميترسيم................از اينکه تمام زندگيمون نار عنکبوت

ببنده نمي ترسيم. از خوب سرخ نشدن قورمه سبزي ميترسيم................از سرخ شدن

ادما از خجالت نميترسيم از سرما خوردگي ميترسيم................از سرخورده کردن

دوستامون نميترسيم. از شکستن ليوان ميترسيم................از شکستن دل ادما

نميترسيم از اينکه بهمون خيانت کنند ميترسيم................از خيانت به ديگران نمیترسیم



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 23:45
Morteza.k

 

امشب دلم گرفته است

 


می خواهم از گرفته های دلم برایت بگویم 

از ابرهای تیره ای که با نسیم خیانت به آسمان دلم آوردی

 

می خواهم گریه کنم اما نمی توانم ...

 

می خواهم تو را به یاد بیاورم ...

و با نگاه چشمان تو تا به صبح مژه بر هم نزنم

اما افسوس ... گذشت دقایق چهره ات را از یاد من برده اند ! ...

 

می خواهم اولین ساعتی که نگاهم کردی رو

به یاد بیاورم ... اما افسوس ...

آخرین نگاه تلخ و سرد تو نمی گذارد ! ...

 

می خواهم اولین دقایق با تو بودن را

به یاد بیاورم ... اما افسوس ...

 

می خواهم از گرفته های دلم برایت بگویم

اما نه! دلم نمی آید .....

 



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 23:37
Morteza.k

اگر روزی مردم تابوتم را سیاه کنید تا همه بدانند سیاه بخت بودم. بر روی سینه ام تکه یخی بگذارید تا به جای معشوقم برایم گریه کند. چشمانم را باز نگه دارید تا همه بدانند چشم انتظار معشوقم بودم. و آخرین خواسته ی من از شما اینکه دستانم را ببندید تا همه بدانند خواستم ولی نتوانستم.



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 23:21
Morteza.k

 

یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم

 

 

                        گر که در خویش شکستیم صدایی نکنیم

 

 

                                           پر پروانه شکستن هنر انسان نیست

 

 

                              گر شکستیم زغفلت منومایی نکنیم

 

 

            یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم

                     

وقت پر پر شدنش سازو نوایی نکنیم

                                        

  یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد

 

                      

طلب عشق زهر بی سر و پایی نکنیم 

   

 

 

 

 



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 23:0
Morteza.k

این عکس ربطی به وبلاگم نداره اما خداییش انقد حدیث با ارزشیه

که نتونستم ازش بگذرم:

شما نظرتون راجع به این عکس چیه؟(فقط پسرا جواب بدن لطفا)



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 18:37
Morteza.k

آیا میدانید کلمه عشق از گیاهی به نام عشقه گرفته شده که دور جفت خود می پیچد و بالا می رود؟

و به احتمال زیاد در نهایت با پیچیدنش به دور عشق و جفتش ازش سلب حیات میکنه....

 عزیزای دلم اینو باور نکنین عشق همون حس بین لیلی و مجنونی هست که کلهم

افسانه ای بیش نیست…

 



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 17:52
Morteza.k

اینم طبق معمول یه جمله از خودم البته با این تفاوت که انگلیش هم داره تعجب نکنید آبجیم

ترجمش کرد نظر یادتون نره:

 

گاهی در زندگی دلتان به قدری برای کسی تنگ می شود


که می خواهید او را از رویاهایتان بیرون بیاورید


و آرزوهای خود در آغوش بگیرید

 

There are moments in life when you miss someone


So much that you just want to pick them from


Your dreams and hug them for real



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 17:48
Morteza.k
نگاه درست به زندگی:
 
 
 
 
اینگونه نگاه کنيد...

.

.

 

.

مرد را به عقلش نه به ثروتش

.

زن را به وفايش نه به جمالش

 

.

دوست را به محبتش نه به کلامش

 

.

عاشق را به صبرش نه به ادعايش

.

مال را به برکتش نه به مقدارش

.

خانه را به آرامشش نه به اندازه اش

 

.

اتومبيل را به کاراییش نه به مدلش

 

.

غذا را به کيفيتش نه به کميتش

.

درس را به استادش نه به سختیش

.

دانشمند را به علمش نه به مدرکش

.

مدير را به عمل کردش نه به جایگاهش

 

.

نويسنده را به باورهايش نه به تعداد کتابهايش

.

شخص را به انسانيتش نه به ظاهرش

 

.

دل را به پاکیش نه به صاحبش

.

جسم را به سلامتش نه به لاغریش

 

.

سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش

.

.

.
 

 

در انتشار آنچه خوبيست و ردي از عشق در آن هست


آخرين نفر نباشيد!



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 17:43
Morteza.k

هميشه يه کسايي بودن که بهم ميگفتن چرا تو عشق نداري؟

هميشه بودن کسايي که بهم بگن عشق يعني زندگي...

 ميگفتن اگه عاشق نشي يعني زندگي نکردي...

 ولي بهم نگفتن اگه اسير يکي بشي دلت ميسوزه...

بهم نگفتن اگه با چشاش نگات کنه انگار تموم جونتو به آتيش ميکشن...

بهم نگفتن اگه تموم روز ببينيش بازم دلتنگش ميشي...

بهم نگفتن ممکنه يه روز بذاره بره...

                                               بهم نگفتن...

نگفتن که تو پشت سرش اشک ميريزي ولي اون بي اعتنا ميره...

         نگفتن تو ديوونش ميشي ولي اون بي خيالت ميشه.



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 17:35
Morteza.k

چه کسی میگوید که گرانی شده است....دوره ی ارزانی ست!!

دل ربودن ارزان...

دل شکستن ارزان...

دوستی ارزان است...

دشمنی ها ارزان...

و دروغ از همه چیز ارزانتر....

قیمت عشق چقدر کم شده است...

کمتر از آب روان...

چه تخفیف بزرگی خورده قیمت هرانسان...!!



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 17:28
Morteza.k

 

 

 

زیر پتوی تار شب ، بغض گلومو میشکنم

 

که هیشکی باخبر نشه ؛ اونی که میشکنه منم

 

قصه من حکایته گریه تلخ و بی صداس

 

کو کسی که منو فقط به خاطر خودم می خواست ؟؟!!

 

باز یکی بود یکی نبود ، نه زیر گنبد کبود

 

سهم من از ستاره ها حتی یه چشمک هم نبود

 

چرا یه قلب ساده رو کسی ازم نمی خره

 

چرا همیشه بی کسی سهم دله ساده تره....؟؟!!!

 

چرا سحر نمیشه پس ، عقربه انگار خوابیده

 

شبا تموم لحظه هام بوی حضورشو میده

 

قصه من حکایت گریه تلخ و بی صداس

 

کو کسی منو فقط به خاطر خودم می خواست

باز یکی بود یکی نبود..............



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 17:19
Morteza.k

لعنت به این عشق لعنتی



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 17:0
Morteza.k

بیا ای مرگ امشب راحتم کن سخت دلگیرم

ملول از ننگ هستی هستم و از زندگی سیرم

اگرجان از تن انسان چو بیرون رفت میمیرد

ندارم جانی اندر تن چرا آخر نمیمیرم

گریزانی چرا ای مرگ ای صیاد دام افکن

شکارآمد به پای خود چه غم داری بزن تیرم

بیا دستم به دامان تو دستم را بگیر امشب

وگرنه انتقام زندگی را از تو می‌گیرم

بیا و دست بردار ای فلک از بازی جانم

ورق برگشت بازنده تویی در دور تقدیرم

اگرچه عمر کوتاهم برای عاشقی کم بود

بیا ای زندگی بگذر دم آخر زتقصیرم.



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 16:40
Morteza.k

 

من و تقدیر سردم دست در دست

چه فرقی می کند هشیار یا مست؟!

 

تو رفتی روح من مرد و تنم ماند

وجسمی که نمی دانم چرا هست!

 

من این جا ماندنم ناچاری ام نیست

که ترجیح  قراری بر فرار است

 

خیالم  فتح  اوج  قله ها  بود!

چرا چشمان تو پای مرا بست؟

 

مرا در من شکست وگوشه ای ریخت

غرور سنگی کوهی که نشکست

 

هزار آب از سرم حالا گذشته

هزار آب از سر این دره ی پست.

 

پلان آخر این قصه این است :

من و تنهایی من دست در دست...



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 16:25
Morteza.k

 

 

دلم را سپردم به بنگاه دنیا

 

و هی آگهی دادم اینجا و آنجا

 

و هر روز

 

برای دلم

 

مشتری آمد و رفت

 

و هی این و آن

 

 

سرسری آمد و رفت

 

*

 

 

ولی هیچ کس واقعا

 

اتاق دلم را تماشا نکرد

 


دلم قفل بود

 


کسی قفل
قلب مرا وا نکرد

 

*

 

*

 

*

 


یکی گفت:

 


چرا این اتاق

 


پر از دود و آه است

 


یکی گفت:

 


چه دیوارهایش سیاه است

 


یکی گفت:

 


چرا نور اینجا کم است

 


و آن دیگری گفت:

 


و انگار هر آجرش

 


فقط از غم و غصه و ماتم است

 

*

 

و رفتند و بعدش

 


دلم ماند بی مشتری

 


ومن تازه آن وقت گفتم:

 


خدایا تو قلب مرا می خری؟

 

*

 

و فردای آن روز

 


کسی آمد و توی قلبم نشست

 


و در را به روی همه

 


پشت خود بست

 

*

و من روی آن در نوشتم:


ببخشید، دیگر


برای شما جا نداریم


از این پس به جز او


کسی را نداریم

 

 



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 16:21
Morteza.k

اگه يه روز کسي بهت گفت دوست دارم سعي نکن بهش بگي دوستش داري اگه گفت عاشقتم سعي نکن عاشقش بشي اگه گفت همه ي زندگيش تويي سعي نکن همه ي زندگيش باشي ِ چون يه روز مياد و بهت ميگه ازت مُتنفرم اونوقت تو نمي توني سعي کني ازش متنفر بشي



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 16:20
Morteza.k

اینم یه دکلمه مخصوص خودخواه هایی که میمیرنو جونشون بالا میاد به کسی که عاشقشونه بگن دوستت دارم

ای جونتون بیاد بالا لعنت به غرورتون بهش بگید دوسش دارید تا دیر نشده...

روزی به سراغ من آمد و چند شاخه گل سرخ به من داد...

آنقدر خوشحال بود که خودش را در آغوشم انداخت و گفت:

بگو دوستت دارم؟

او را محکم در آغوش گرفتم ولی نگفتم دوستت دارم...

روزی دیگر به سراغم آمد و شاخه گلی به من داد و گفت:

فقط امروز بگو دوستت دارم؟

دستهایش را در دست گرفتم ولی نگفتم دوستت دارم...

چند روزی گذشت و او در بستر بیماری افتاد.

با چند شاخه گل زرد به سراغش رفتم و گفت:

فقط امروز بگو دوستت دارم؟

بوسه ای بر لبانش زدم ولی نگفتم دوستت دارم...

چند روزی گذشت و به سراغش رفتم...

دیدم پارچه ی سفیدی روی صورتش کشیدند...

پارچه را کنار زدم و تازه فهمیدم چقدر دوستش دارم...

 فریاد زدم:

دوستت دارم... چون اگر وجودت نبود زندگی هم نبود...!!!



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 13:26
Morteza.k

نذار مثل خودم دنیارو دیوونه کنم

چقد نگاه به روی در این خونه کنم

بیا میخوام دوباره موهاتو شونه کنم

دیگه طاقت دوری ندارم بخدا / برای دیدنت خودم میام بگو کجا

کجا بیام بگی چرا شدی ازم جدا

بعد تو حرفای دلم رو من به کی بگم؟

وقتی دلم میگیره پیش کی برم؟

چی میشه فکر حل و روز من باشی یکم؟!

دیگه طاقت دوری ندارم بخدا / برای دیدنت خودم میام بگو کجا

کجا بیام بگی چرا شدی ازم جدا

 



           
سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:, :: 13:10
Morteza.k

سلام به همهی دوستای گلم خوبید؟ 

این اولین توبمه که میزارم توی وب منتظر بعدیم باشید

اگه وقتتون گرفته نمیشه نظر بدید_قربونتون برم

توبه میکنم که دیگر کسی را دوست نداشته باشم

 

 

 

 حتي به قيمت سنگ شدن

 

 

 

توبه مي كنم ديگر براي كسي اشك نريزم حتي

 

 

 

 اگر فصل چشمانم براي هميشه زمستان شود

 

 

 

 چشمانم را مي بندم

 

 

 

توبه مي كنم ديگر دلم برايت تنگ نشود حتي چند لحظه!

 

 

 

قول مي دهم نامت را بر زبان نمي آورم لبهايم را مي دوزم

 

 

توبه مي كنم ديگر عاشق نشوم

 

 

 



           
دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, :: 23:27
Morteza.k



           
دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, :: 23:25
Morteza.k

خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان

باید از جان گذرد هر كه شود همدمشان

 

روزی كه سرشتند ز گل پیكرشان    

سنگی اندر گلشان بود و همان شد دلشان

 



           
دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, :: 23:23
Morteza.k

درد ِ من نیست ، که این درد پریشانی هاست

این جنون لازمۀ کوچ بیابا نی هاست

پشت من پهنۀ زخم است ، ولی شهر هنوز...

اولین دغدغه اش پینۀ پیشا نی هاست

از کجا آمده ام ، آمدنم بهر چه بود ..؟

به کجا میروم این راه پشیمانی هاست

چند وقتی است که بی حوصله ام ، بی شعرم

چشمهای ِ تو ولی رمز غزل خوانی هاست

من به جز (شعر) به جز( آه ) بساطم خالی است

تو به جز عشق ، دلت صحنه ویرانی هاست

من پریشان به پریشانی چشمان تو ام ..

چشمهای تو پریشان به پریشانی هاست

می توان گفت نمک گیر نگاهم شده ای ..

بی نمک نیست اگر سفره بی نا نی هاست

من کمی بیشتر از عشق تورا می فهم ام

عشق را ه و روش ِ بچه دبستانی هاست 



           
دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, :: 23:20
Morteza.k

یادگرفتم که:

 

 

1. با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند

 

 

2. با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند

 

 

 

3. از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود

 

 

 

4. تنهایی را به بودن در  کنار هرزه ای مثل تو ترجیح بدم

 

 



           
دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, :: 23:9
Morteza.k
درباره وبلاگ


سلام ،به وبلاگ من خوش اومدی من مرتضام 20 سالمه ، تحصیلاتم دیپلم کامپیوتره و اگه خدا بخواد سال آینده وارد دانشگاه میشم،عاشق خدا و اهل بیت و مخصوصا آقا ابوالفضلم ،گیتاریست هستم و عشقِ آهنگسازی و خوانندگی..فقط سبک پاپ گوش میدمو کار میکنم که بین کارهای پاپ عاشقِ کارهای محسن یگانه هستم و..... امیدوارم لحظه های خوبی رو اینجا بگذرونی، اگه خوشت اومد بازم بیا بعضی از مطالبی که مینویسم، منظورم به بعضی از پسرا و دختراس نـــه منظورم با همه ی دختراس ، نــــه منظورم با همه ی پسراس و نـــه منظورم فقط با دختراس و نـــه فقط با پسراس اوکی؟؟؟ اینو چند دفعه هم گفتم ، ولی متاسفانه به دلیل گیراییِ پایینِ بعضیا بازم گفتم، من نــــه با کسی دشمنی دارم نـــه چیزِ دیگه ای کسایی هم که با مطالب و پست هام مشکل دارن بدونن: کسی مجبورتون نکرده از وبلاگم بازدید کنید خوشتون نمیاد بفرمایید...دکمه ی Close رو بالایِ صفحت بزن پس دیگه خواهشا رو اعصابِ من نرید و شعارِ من خوبم من ماهم واسه من ندید در ضمن از قدیم گفتن: کسی که به خودش شک نداره اصلا لازم نیست نگران باشه امیدوارم حرفام برای همه جا افتاده باشه راستی: اینکه من طرفدارِ پرپا قرصِ محسن یگانه هستم به خودم مربوطه اوکی؟؟ فضولاش برن جای دیگه اظهار نظر کنن و اینکه فقط وبلاگایی که مثل خرابه ی خودم هستن رو لینک میکنم و.... هیچی دیگه همین.... والسلام
آخرین مطالب
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 36
بازدید دیروز : 93
بازدید هفته : 307
بازدید ماه : 299
بازدید کل : 34903
تعداد مطالب : 604
تعداد نظرات : 335
تعداد آنلاین : 1

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی دریافت کد خداحافظی

تماس با ما

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

سایت خدماتی کد کده تربچه




دریافت کد جملات شریعتی